تیر ۰۸، ۱۳۸۸

شهید و مبارزه و خون، دوباره در خدمت فاشیسم

"این مردم مبارزه نمی کنند و شهید نمی دهند که امثال شما با ادبیات سخیفتان در نظر عامه حرکتشان را آلوده کنید!"

این نظر بانویی فرهیخته و اهل نظر است ! یک مدعی با کوله باری بزک کرده به سرخاب هنر ،ادب ، رادیو ، مجله ، وبلاگ و بهتر دانی . کما بیش شاید از جنس روشن فکران سه دههٔ پیش ، همان نسل با نزاکت که نسل ما را هر جایی کرد و به باد داد و امروز فریاد شکسته ما را در کوچه و خیابان گزارش می‌کند گوئی که شده ایم سر گرمی‌ این و آن.

تا چشم باز کردیم و شنیدن اموختیم ، با دستمایه همین واژه‌ها بود ، همین ادبیات خون و شهید که سرکوبمان کردند ، تحقیرمان کردند. گویی اگر ورقی برگردد ، بیست، سی‌ سالی‌ نیز اینها به پاسداری از خون و شهیدی که نسل ما آنرا هدیه می‌کند بر گرده ما سوار گردند . این چیزی نیست جز تکیه کلام فاشیسم که نه عقیده بلکه لحن گفتار دیگری را هم بر نمی‌‌تابد .

چه بسا آتشی نهند و بسوزانند گنجینهٔ به یادگار مانده از صادق‌ها و بهار‌ها و خیام‌ها که در آنجا چه بسیارند واژگان بی‌ ادبی‌!

صابری بزرگوار که امروز به خون خواهی‌ برخاستی، آنان که کف خیابانها و زندانها را رنگین میکنند سرچشمهٔ همان بغضی اند که ما را بی‌ پروا به فریاد وا میدارد و ادبیاتشان هم به ادبیات ما نزدیک تر است، اگر مزاح کنیم یا بی‌ ادبی‌ ، اگر سخیف گوییم و مزخرف ، ادامهٔ راهشان با ما ، شما خطر نفرمایید ، پس از ما به پاسداری از خون ما عرض خود ببرید و منت گذارید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر