مهر ۱۲، ۱۳۸۹

خانمها و آقایان، این شما و این حکومت اسلامی !

"حکومتی که رأی مردمش را میدزدد، آنها راشکنجه و سرکوب می‌کند،
زندانی می‌‌کند و می‌‌کشد و سر انجام به مسخره می‌گیرد."




 مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

شهریور ۱۰، ۱۳۸۹

صهیونیست ها قصد نابود کردن امام زمان را دارند!

مجتبی ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ایران گفته است که "صهیونیست ها" مراقب ظهور امام دوازدهم شیعیان هستند و قصد دارند که به محض مشاهده، او را به قتل برسانند.

نیروهای صهیونیستی در حال ردیابی امام زمان


شهریور ۰۱، ۱۳۸۹

دایره ولایت

خامنه‌ای: هر کس اصول را قبول ندارد از دایره خارج است ! باید دایره مخلصان را هرچه ممکن است گسترده کرد و این هدف هنگامی محقق می‌شود که هرکسی، افزایش خلوص را از خود، خانواده، دوستان و همراهان سیاسی و اجتماعی آغاز کند.  با هرکسی به همان اندازه که اصول را قبول دارد متصل و متحدیم و هرکسی اصول را قبول ندارد طبعاً از این دایره وحدت خارج است.


دایره  مخلصان

مرداد ۲۸، ۱۳۸۹

جنگ زرگری


میرحسین موسوی:

عده ای همانطور که صدها میلیارد دلار درآمد نفتی کشور را در سال های گذشته به چاه ویل سرازیر کرده اند امروز دنبال آن هستند که سرمایه های هویت ملی را برای به دست آوردن منافع جناحی کوتاه مدت چوب حراج بزنند

جالب است که امروز کسانی مدعی مکتب ایران شده اند که در کوتاه ترین زمان سازمان میراث فرهنگی کشور را متلاشی کردند. سازمانی که حافظ و نگهدارنده مظاهر هویت ملی ما باید باشد امروز شاهد آن هستیم که همان بلاهایی که بر سر سازمان برنامه آمد بر سر این سازمان درحال فرود آمدن است.  در این جنگ زرگری از نگاه معاصر به اسلام و ایران طفره می روند. گفته نمی شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از آن دفاع شود.ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد، ایرانی با چهارده و نیم درصد نرخ بیکاری و 29 درصد بیکاری در میان جوانان، ایرانی با زندان های پر از زندانی سیاسی و دهان های دوخته و رسانه های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده، ایرانی که به دلیل سیاست های خانمان برانداز فاصله اش با کشورهای همسایه رقیب بیشتر می شود.وقتی در این دعوا اسلام هم مطرح می شود گفته نمی شود که با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است. آیا این اسلام، اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه اش ویران می شود یا اسلام اما جمعه ای است که بدون خم به ابرو آوردن تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر 50 میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می زند.
 

مرداد ۲۷، ۱۳۸۹

غریبه تو قبر بابات !

اسد فاضل، مدیرعامل سازمان بهشت زهرا، روز سه شنبه ۲۶ مرداد (۱۷ اوت) گفت: "در حال حاضر متوفیان در قبور سه طبقه دفن می شوند و بازماندگان می توانند دو طبقه بالای قبر را خریداری کنند." در صورت خریداری نشدن طبقه های بالایی قبور جدید توسط بازماندگان متوفی، افراد دیگر می توانند آنها را خریداری کنند!

از این پس به دشنام‌های ایرانی‌ از نوع توهین‌امیز ؛
... به قبر بابت
تو قبر پدرت ...
الهی تو قبر ...
تو روح ... و از این قبیل اضافه گردید :
"غریبه تو قبر بابات"






ننه مگه من نگفتم غریبه نیاری تو قبرم !؟




مرداد ۱۸، ۱۳۸۹

سخن‌گویی محمود

 
 
 





هر چه خونم رنگین تر ایرانی‌ ترم

من که نمی‌‌دانم در رگهایم چند قطره خون جاریست . نسبم شاید به ترکی‌ از آسیای میانه برسد و یا لری از قبیله‌ زند، شاید به کردی از دلاوران ماد، شاید عربی‌ از قبایل مهاجر، و یا پارسی‌ باشم از تبار کورش. بلوچی کشاورز از خاک پاک توس، شاید شکارچی ببری از مازندران سر سبز. چه اهمیت دارد تا وقتی‌ که ایرانی‌ هستم. ایران سرزمین همه این اقوام بوده . ایران پیمانی بوده است که پدرانمان برای همزیستی‌ و هویتی یگانه بسته بودند. پس هر چه خونم رنگین تر ایرانی‌ ترم. هر آنکه خود را سوا داند پیمان شکنیست که حرمت پدرانش را به جا نمی‌‌آورد و هر آنکه دیگری را سوا داند دشمن ایران است.




قشر بازاری قشر بی‌تفاوت؟


پرهام سر میز رولت ایستاده و نیمنگاهی به همراهش که او هم ایرانیست می‌اندازد، در حالی‌ که سرش را دوباره به سوی میز می‌‌چرخاند می‌‌پرسد امیر کجا رفت؟ محمدرضا که به توپ کوچک سفیدرنگ داخل چرخ رولت خیره شده سرش را به چپ خم می‌کند و بلند پاسخ میدهد : رفته باز چنچ کنه. توپ سفیدرنگ دارد از چرخش باز می‌ایستد تا تکلیف حاضرین را روشن کند. پرهام ژتون‌های صد یورو یی را در مشتش میفشارد . چشمانش به دنبال توپ رولت میدوند. انگار با نگاهش قصد دارد برای توپ در حال چرخش تصمیم بگیرد. پرهام توی تهران مغازه فرش فروشی پدرش را میگرداند، بساز بفروش هم هست. امیر و محمد رضا در بازار آهن مشغولند، امیر گاهی هم از دبی لوازم یدکی اتومبیل وارد می‌کند. از سر رابطه‌ای که با این و آن دارد ارزان وارد می‌کند، گمرک را با دوتا حاجی چاکریم دور می‌‌زند. کاغذ و مهر و امضا را تلفنی سفارش می‌‌دهد.

امیر و پرهام تو مسجد سر مراسم شب احیأ آشنا شدند.حاج محمود پدر محمدرضا با فرخ که پدر امیر باشه سالهاست که رفقای جون جونی هستند. امیر اینها چند نسل که توی بازار کاسبند. چهار تا حجره تو بازار دارند که هر کدام یادگار دوره خودش است. قدیمیترینش به مشروطه بر میگردد. دو هفته پس از کودتای بیست و هشت مرداد حجره دوم را میخرند که گویا صاحبش فراری بوده. حجره سوم مال سالهای اول انقلاب که بعدا تو سالهای هفتاد با مغازه کناری تبدیل میشوند به یک مغازه دو دهنه سر نبش. البته همه اینها را امروز پدر و عموی امیر به همراه دو برادر بزرگترش میگردانند. خود امیر اما به خرید و فروش آهن مشغول است. مهرهٔ سفید هل می‌‌خورد روی شماره ۲۰. امیر هم با ژتون‌های پانصد یورو‌ای برگشته. بازی تا صبح ادامه دارد. برد و باخت خیلی‌ مهم نیست.

یک ماه بعد ویلایی در تهران و یک جمع دوستانه :

پرهام با لحنی پر از غرور:  آقا به اینها بگو من چقدر باختم اون شب، باور نمیکنن هر چی‌ میگم
امیر:  شصد و سه هزار یورو


مرداد ۱۷، ۱۳۸۹

خدایان بر سر باران



آتش و خشکسالی در روسیه، باران و سیل در پاکستان و افغانستان

در روسیه مردم مسیحی‌ دعای باران میخوانند و از خدا میخواهند که باران ببارد در پاکستان اما مسلمانان به درگاه الله دعا می‌کنند که باران بند بیاید. اگر مسیحیان به الله و مسلمانان به درگه مسیح دعا میکردند تا به حال مشکل حل شده بود. با توجه شرایط جغرافیایی و تاریخی و بافت خدایی این دو ناحیه، الله بیشتر تخصصش بارندگی و مسیح و پدرش اما وظیفه‌شان جلوگیری از بارندگی و سیل و طغیان رودخانه‌ها بوده است. حالا چه کسی‌ جرات کند به اینها بگوید به خدای نا‌ مربوط دعا میکنند؟


 

مرداد ۱۶، ۱۳۸۹

اجتماع بیمار


هر کس بخواهد در ایران خانهٔ مردم را آباد کند، خانهٔ خود را خراب می‌کند و هر کس بخواهد خانهٔ خود را آباد کند باید خانهٔ مردم را خراب کند.

زنده یاد دکتر حسابی‌



 

 از همان بچگی‌ یاد میگیریم که خودمان و منافع خودمان را به بقیه که همان غریبه‌ها باشند ترجیح دهیم. به ما چه که سر بقیه چه میاید. به ما چه که خودمان را قاطی‌ کنیم. آسایش، آسایش خودمان است و جان بقیه هم اگر فدای آسایش ما شود که چه بهتر. اگر جایی ستم شد، اگر کسی‌ آزار دید، اگر حقی‌ خورده شد، اگر حقی‌ گرفته شد، بهترین عمل آن است که رویمان را بگردانیم، راه مان را کج کنیم یا به قول خودمان، خودمان را بزنیم به آن راه. خوب اجتماع بیماری داریم. جامعه مریض هم به چنین مصیبت هایی گرفتار است. قرنهاست که بیماریم. دچار مذهب زدگی  و نادانی و حسادت و دروغ و خودخواهی و خرافات و باورهای پلید غیر انسانی‌ شده‌ایم. تازه به همهٔ اینها تعصب هم داریم. مبادا کسی‌ که منافعش با ما یکی‌ نیست کامیاب و کامران باشد و ما بتوانیم آن را به هم زنیم و نزنیم. ضعیف کشی هم چه لذتی دارد. اگر زورمان نرسید اما بنده و وابسته او شویم که زورش بیشتر است.

مرداد ۰۷، ۱۳۸۹

فکاهی‌های ملا جنتی



جنتی روز سه شنبه ۵ مرداد در یک سخنرانی به مناسب نیمه شعبان در قم گفته بود سندی را به دست آورده که نشان می دهد دولت آمریکا از طریق عربستان سعودی یک میلیارد دلار به "سران فتنه" داده و به آنها گفته است اگر بتوانند نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند، ۵۰ میلیارد دلار دیگر هم در اختیار آنها قرار خواهد داد!

کروبی در نامه به جنتی:
"به اتهام بهتانی که به سران -به قول خودتان- 'فتنه' زده اید که از سعودی ها پول گرفته اند تا نظام را منقرض نمایند، اولا از شما شکایت می کنم، آن هم در محاکم جمهوری اسلامی، اگر چه امیدی به رسیدگی ندارم؛ و ثانیا این نامه را می نویسم تا بدانید به آنچه گفته اید اعتراض دارم".

ما به جنتی:
نیازی نبود این جفنگ‌ها را بگویی، ما خودمان میدانیم .
ما به کروبی:
در ‌شان بزرگوار شما نبود که به جفنگیات این مفنگ پاسخ بگوییید. خودش هم که نمی‌داند چه می‌‌پراند، بی‌چاره.

سی سال پس از خاکسپاری شاه


تیر ۳۰، ۱۳۸۹

آیت‌الله خامنه‌ای اطاعت از احکام خودش را واجب می‌داند!

آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در پاسخ به یک استفتاء اطاعت از دستورات حکومتی خود را واجب شرعی و نشانه التزام به ولایت فقیه دانست. در این پاسخ، آقای خامنه‌ای ضمنا خود را "مجتهد جامع‌الشرایط" نیز نامید.

 

 

تیر ۰۷، ۱۳۸۹

شگفتا از مردم بد

شگفتا از مردم بد. در خبرها خواندم که مردم دهی‌ امضا و استشهاد جمع می‌‌کنند که خانه‌های بهایی‌های ده‌‌ را خراب و اموالشان را صاحب شوند و گویا پنجاه خانه را هم ویران کرده‌اند. آن چیزی را که داشت از یادم می‌‌رفت، دیگربار به یاد آوردم...  مردم بد.


خرداد ۳۱، ۱۳۸۹

هرگز نخواب کوروش

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد
کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست
حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد
دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت
رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد
روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد
دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد
نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد
دارا کجای کاری، دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد
آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است
اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد
سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد
کو آن حکیم توسی، شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش، ای مهر آریایی
بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد

سیمین بهبهانی

خرداد ۲۲، ۱۳۸۹

تشکل سبز وین

گردهم آئی و تظاهرات بمناسبت سالگرد ۲۲ خردادزمان: از ساعت ۱۷ شنبه ۱۲ ماه ژوئن
مکان: Stephansplatz
1010 Wien
بطرف سفارت جمهوری اسلامی ایران

جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران – اتریش
تشکل سبز وین




خرداد ۰۶، ۱۳۸۹

مخالف نظام مخالف نظام مخالف نظام


ضرغامی گفت جشنواره کن همهٔ تلاشش برای مخالفت با نظام است

از آنجایی که بازیگر و هنرمند و غرب و شرق و ژولیت بینوش و کارگر و ایرانی‌ و غیر ایرانی‌ و خواننده و کارگردان و خارجی‌ و دهقان و بقیه آدم‌ها با رژیم دشمنند و به طور طبیعی همه دنیا با جمهوری اسلامی مخالفند این پرسش پیش میاید که چرا همه با این رژیم مخالفند؟ و اگر اینطور است پس چرا گورش را گم نمیکند؟


اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۹

بازگشت آدمکش


قاتل بختیار به ایران بازگشت! مزدوران هم بنا بر سنت مزدوری به استقبالش رفتند. بی‌چاره هنوز نمی‌داند که کسی‌ چشم دیدنش را ندارد. تف مردم به روی بیشرمت

اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۹

اعدام


فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان اعدام شدند.

فروردین ۲۹، ۱۳۸۹

بسیج از دیدگاه زرتشت؟

“ نادانان چون نمی توانند نیک را از بد تشخیص دهند، در هنگام گزینش به مشورت با بداندیشان و فریبکاران فریب خورده، و بدین ترتیب اندیشه ی زشت را برمی گزینند و سپس برای انجام کار زشت ناگزیر به سوی خشم و زور روی می آورند. و بنابراین زندگی آدمیان را به تباهی می کشند ” اشو زرتشت


فروردین ۲۲، ۱۳۸۹

لج می‌کنم، پس هستم




در انتخابات بعدی شرکت می‌کنم اگر رأیم باز دزدیده شد باز پایش می‌ایستم و دنیا را سر دزدانش خراب می‌کنم . این دیگر یک مبارزه است . بار پیش اگر برای نخستین بار رای دادم از این پس همیشه رای میدهم. مگر چند سال زنده‌ام که از آینده کشورم دلسرد شوم و آن را دست دزدان بسپارم که شاید زمانه سرنوشت میهنم را به دست صاحبانش باز گرداند؟ دزدان مردم را رام خود نخواهند کرد. حق آزادی گرفتنیست نه دادنی. بگذار هر انتخابات کابوسی شود که خواب آرام زورگویان و میهن فروشان و تاریک اندیشان را برباید. من لج می‌کنم، من لجبازم، از رو هم نمی‌‌روم. وظیفهٔ شما سیاستمداری که دلت برای ایران و مردمش میتپد کاندید شدن، وظیفهٔ من رای دادن!



اسفند ۱۹، ۱۳۸۸





حالا هی‌ تهدید کنید . ترس سر تا پایتان را میلرزاند . برای ما فتوا آورده‌اید؟ مراسم پیشینیان را غلط می‌دانید ؟ مگر از شما و آیینتان زشت تر و پلید تر هم در این سرزمین دیده شده است؟ مگر اهریمنی تر از آداب و ارزشهای شما را دیده ایم که ما را توصیه به دوری از پاکترین و ایرانی‌‌ترین یادمانهای نیاکانمان می‌کنید تا آن کنیم که شما درست می‌دانید و آن نکنیم که شما درست نمیدانید. این چهار شنبه صوری باشد که دودتان کنیم.



بهمن ۲۶، ۱۳۸۸

گفتم اذیت‌ات کردند؟ گفت: خیلی خیلی…

آنها وقتی علی را گرفته‌اند، اصلا نمی‌دانستند که او کیست. فقط چون دیده‌اند اطراف حاج‌آقاست، روی لباس‌اش علامت گذاشته بودند. یکی دو تا از دوستانش هم می‌فهمند و می‌گویند مراقب باش. به لباس‌های ما که کنار حاج‌آقا هستیم، دارند علامت می‌زنند.

یگان ویژه وقتی اینها را می‌گیرد، به مسجدی می‌برد که مقر لباس شخصی‌ها بوده است. آنجا حدود ۴۰ نفر دستگیر شده بودند که شروع می‌کنند به پرسیدن اسامی‌شان. وقتی می‌گوید علی کروبی، می‌پرسند نسبت داری با آقای کروبی، می‌گوید پسرش هستم. اینجا بقیه را رها کرده و تنها به او بند می‌کنند. به قدری او را همان موقع کتک می‌زنند که حالش خیلی بد می‌شود. طوری که حتی یکی از لباس شخصی‌ها برایش آب قند درست می‌کند.

بعد هم یگان ویژه می‌آید و دستگیرشدگان را تحویل می‌گیرد و سوار یک اتوبوس می‌کند. اینجا یکی از فرماندهان یگان ویژه وارد اتوبوس می‌شود و می‌گوید، شنیدم پسر کروبی داخل شماست. کجاست؟ تا علی بلند می‌شود، می‌آید دست او را می‌پیچاند و روی زمین می‌اندازد و به شیشه اتوبوس می‌کوبد و فحش می‌دهد. این فرمانده علی را موقع پیاده شدن از اتوبوس، از دیگران جدا می‌کند...

بهمن ۲۲، ۱۳۸۸

دمتو بذار رو كولت


ما هستیم ، اون مغز آفت زدهٔ توست که داره تشییع می‌شه

حامیان دولت ایران: جنازه فتنه تشییع شد !



من و ما که هستیم . من و ما که خواهیم ماند. راه ما، آرمانهای ما ، ارزش‌های میهنی و انسانی ما خواهد ماند، اگر روزی ما هم نباشیم داستان نبرد ما جاودانه میماند. تو کوردل که خودت را گول میزنی ؛ تو کی‌ بودی؟ تو کی‌ هستی‌؟ تو چه بی‌ وجودی اگر ما را نمی‌بینی.








بهمن ۲۱، ۱۳۸۸

خوبی بیماری

خوشحالم که امروز بیمار شدم. باعث شد دو روز مرخصی بگیرم؛ پس فردا می‌تونم با سبز‌های وین همراه باشم :


فراخوان تشکل سبز وین برای تظاهرات عمومی ۲۲ بهمن (۱۱ فوریه)

بدین وسیله از همهٔ هم میهنانمان در اتریش دعوت می شود که همراه و همگام با ایرانیان سایر کشورها در تظاهرات اعتراضی ۲۲ بهمن شرکت کرده و حمایت خود را از جنبش سبز مردم ایران اعلام نمایند.

این تظاهرات که به دعوت؛

جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش

و تشکل سبز وین میباشد،

روز پنجشنبه ۱۱فوریه (۲۲ بهمن) ساعت ۱۷ از
museumsquartier
آغاز شده و به سفارت جمهوری اسلامی منتهی می شود.


مسیر حرکت به شرح زیر میباشد؛
Museumsquartier, Zweierlinie, Karlsplatz, Schwarzenbergplatz,
Rennweg, Metternichgasse, Jauresgasse




بهمن ۱۳، ۱۳۸۸

میر حسین موسوی حرف حساب میزند




"اینکه شما مخالف خرافه گرایی و تحجر هستید، یک خواست خوب و اساسی است ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است."

این جنبش متعلق به تمام مردم است و همه باید "به شدت مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند."


"در جنبش سبز، هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخنگویی در خارج ندارد" و افزود "یکی از زببایی های فضای سبز آن است که همه حرف های خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد و بنده هم به عنوان یک همراه، نظرات و پیشنهادات خود را در این فضا مطرح می کنم."