آبان ۱۷، ۱۳۹۰

همه زمامداران جمهوری اسلامی مقصرند

DW-WORLD.DE
08.11.2011

بحث برسر احتمال حمله‌ نظامی کشورهای غربی به ایران و دریافت کمک از کشورهای خارجی، مورد مناقشه برخی از فعالان سیاسی و مدنی در خارج از این کشور قرار گرفته است. دویچه وله در این زمینه گفت‌وگویی داشت با فعال سیاسی اکبر گنجی.
اکبر گنجی، روزنامه نگاری است که نامش با ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷، مجموعه مقالات "عالیجناب سرخپوش" و "عالیجنابان خاکستری" و "کنفرانس برلین" همراه شده است.

وی که سابقه عضویت در سپاه پاسداران را در اوایل انقلاب ۱۳۵۷ دارد به استناد خاطرات آیت‌الله منتظری، به علت مخالفت‌هایش در سپاه به مرگ محکوم شده بود. حکمی که با وساطت وی، که آن زمان قائم مقام رهبر ایران آیت الله خمینی بود، و نیز تلاش های آیت‌الله یوسف صانعی، دادستان کل وقت، مشمول عفو قرار گرفت.

این روزنامه نگار ساکن آمریکا با حمله‌ی نظامی به ایران مخالف است. وی یکی از تهیه‌کنندگان بیانیه روشنفکران و فعالان سیاسی و مدنی در مخالفت با دخالت نظامی در ایران است.

بیانیه‌ای که امضا‌کنندگان آن با انتقاد شدید از رفتار حکومت ایران در واکنش به احتمال دخالت نظامی کشورهای خارجی می‌گوید: «از سر مسئولیت انسانی اعلام می‌کنیم که کمک‌های بشردوستانه و دموکراسی از دهانه‌ی توپ در نمی‌آید؛ کمک‌های بشردوستانه و دموکراسی را موشک‌های هدایت شده ارمغان نمی‌آورند.»

آقای گنجی همچنین دریافت کمک از کشورهای خارجی برای ایجاد تغییرات در ایران را نفی می‌کند. موضوعی که بر سر آن اختلاف نظرهای زیادی در میان مخالفان حکومت ایران وجود دارد.

دویچه‌وله: آقای گنجی در بیانیه منتشر شده انتقادات جدی به نظام حکومتی جمهوری اسلامی که از آن به عنوان «نظام ستمگر فقیه‌سالار» یاد شده، طرح کرده‌اید. در رابطه با احتمال حمله به ایران، نقش سیاست‌های اتخاذ شده توسط آیت‌الله خامنه‌ای را به چه میزان می‌دانید؟

اکبر گنجی: عظمت‌طلبی اتمی آیت‌الله خامنه‌ای، به اضافه‌ی سرکوب بی‌رحمانه‌ی مردم ایران، شعارهای احمقانه‌ی نابودی اسرائیل، و اموری دیگر، کشور را به این سو سوق داده است. اینک کشور مطابق میل خودسرانه‌ی سلطان اداره می‌شود. او خود را در اوج قدرت احساس می‌کند که مخالفان را فراری داده، زندانی کرده و خاموش ساخته است. احساس می‌کند که در منطقه صدمات بسیاری بر آمریکا وارد آورده است.

نه تنها او، که همه‌ی زمامداران جمهوری اسلامی در این امر مقصرند. اما مسئولیت زمامداران جمهوری اسلامی توجیه‌کننده‌ی حمله‌ی نظامی به ایران نیست، آن هم از سوی کشورهایی که خود صد‌ها بمب اتمی در اختیار دارند.

در چند وقت اخیر انتقادهای زیادی در مورد دریافت کمک از کشورهای خارجی برای تغییر شرایط ایران طرح شده است، آیا شما هرگونه کمک کشورهای خارجی را نادرست می‌دانید؟ آیا این موضوع نمی‌تواند ناقض مسوولیت بین‌المللی سازمان‌ها و کشورهای خارجی در قبال نقض حقوق بشر در ایران باشد؟

اکبر گنجی: چند مقوله را باید از یکدیگر تفکیک کرد. همه خواهان آنند که صدای مظلومیت مردم ایران به گوش جهانیان رسانده شود، همه خواهان آنند که موانع فیلترینگ برطرف شود و اخبار صحیح به گوش مردم ایران رسانده شود. محکومیت نقض حقوق بشر و حمایت اخلاقی و معنوی از قربانیان وظیفه‌ی همه افراد و گروه‌ها و دولت‌هاست.

اما اگر مسئله دریافت کمک مالی گروه‌ها و فعالان سیاسی از دولت‌های خارجی است، این موضوعی است که به وابستگی آنان انجامیده و مخالفان را به "چلبی"‌ها تبدیل می‌کند. نیروهای سیاسی مخالف رژیم باید از میان مردم بجوشند و دارای پایگاه اجتماعی در میان ایرانیان باشند. اگر باشند، مردم به آن‌ها کمک مالی خواهند کرد، اگر نباشند، با پول دولت‌های خارجی، به نیروهای آنان تبدیل می‌شوند.

از طرف دیگر، اگر منظور از کمک دولت‌های خارجی "اپوزیسیون سازی"، مشابه عراق و لیبی، توسط آنهاست، قطعاً این کار نادرستی است. مگر هیچ دولت دموکراتیکی اجازه می‌دهد که دولت دیگری برای آن‌ها اپوزیسیون سازی کند؟

عده‌ای به دنبال آنند که "اپوزیسیونی" مشابه اپوزیسیون لیبی پدید آورند که از دول غربی بخواهد به ایران تحت عنوان "دخالت بشردوستانه" حمله‌ی نظامی کنند. این عمل هیچ ربطی به دخالت بشردوستانه ندارد. این طراحی یک پروژه‌ی سرنگون‌سازی حکومت توسط دول بیگانه است. بنده صد درصد با این رژیم مخالف هستم. اما تغییر آن مربوط به ایرانیان است، نه دولت‌های خارجی.

به نظر می‌رسد در میان اکثریت روشنفکران و فعالان سیاسی و مدنی بیرون و درون ایران، مخالفت با حمله نظامی به این کشور وجود دارد. چرا این همگرایی در اتخاذ یک موضع واحد در قبال حکومت جمهوری اسلامی دیده نمی‌شود؟

اکبر گنجی: تهاجم نظامی به ایران به نابودی ایران و مردمش منتهی می‌شود. در تمامی کشورهای دنیا، از جمله دموکراسی‌ها، به افرادی که خوهان چنین چیزی باشند، خائن به شمار رفته و به عنوان عامل دشمن محاکمه و مجازات می‌کنند. به همین دلیل همه‌ی نیروهای سیاسی داخل و اکثر مخالفان مقیم خارج با حمله‌ی نظامی تحت هر عنوانی مخالف هستند.

این هم نکته‌ی جالبی است، آن‌ها که در داخل در حال مبارزه هستند و هزینه می‌دهند، مخالف تهاجم نظامی به ایران‌اند، اما عده‌ای در خارج از کشور، حمله‌ی نظامی به ایران را تحت عنوان "دخالت بشردوستانه" ضروری و موجه می‌سازند.

اما همکاری نیروهای سیاسی داخلی با مخالفان مقیم خارج از کشور برای دوستانی که در داخل زندگی می‌کنند هزینه‌ی زیادی دارد. نیازی به ارتباط عملی وجود ندارد. همه در اینکه خواهان دموکراسی و حقوق بشر هستند، اجماع دارند.

اکثریت نیروهای سیاسی، این رژیم را نمی‌خواهند، منتها در داخل نمی‌توانند به شفافیت نیروهای خارج از کشور سخن بگویند. نیروهای داخلی از دموکراتیزه شدن ساختار سیاسی و رعایت حقوق بشر حرف می‌زنند. معنای این امر چیست؟ این بدین معناست که نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی‌اش با دموکراسی و حقوق بشر تعارض بنیادین دارد.